سالخوردگی جمعیت شهری ایران بحرانی جدی برای آینده خواهد بود!!!!
دکتر حبیب محمودی دانش آموخته رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه تهران در گفت و گویی با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری اصل ماجرا ار بروز بحران در کشور بر اثر سالخوردگی جمعیت شهری کشور خبر داد.
دکتر محمودی در این گفت و گو با بیان اینکه شهرها بهعنوان سکونتگاههای ثانویه تمدن بشری، همواره با مشکلات و بحرانهای متعددی روبهرو هستند، عنوان کرد: شناخت ویژگیهای گروههای انسانی ساکن در شهر، مدیران شهری را در مواقع تصمیم سازی و سیاست گذاریها یاری خواهد داد. یکی از مسائل مهم و اساسی که امروزه جمعیت جهان خصوصاً شهروندان شهری را تهدید میکند، سالخوردگی است. در هنگام وقوع انواع حوادث شهری اقشار آسیبپذیر خصوصاً سالمندان جزء گروههای قربانی محسوب میشوند. شناخت چشمانداز کلی سالخوردگی برای برنامهریزی و مدیریت بحران در شهرها امری ضروری و غیرقابلاجتناب است.
دانش آموخته رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه تهران در ادامه گفت: در ارتباط با توزیع فضایی وضعیت کلی سالخوردگی جمعیت شهری در ایران مشخص شد که درصد سالمندی جمعیت شهری ایران، همبستگی بالایی با کلانشهرها و همچنین مراکز عمده جمعیتی دارد. به این صورت که اگر در راستای شاخص درصد سالمندی جمعیت شهری ایران، ایران را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کنیم و مرکز ایران را بهعنوان خط محور قرار دهیم، در مناطق شهری نیمه شمالی درصد سالمندی بسیار بالاتر از نیمه جنوبی است؛ و این در حالی است که هستههای اصلی جمعیت شهری ایران در این پهنه توزیعشدهاند. با توجه به سوابق و تجارب وقوع انواع رخدادهای طبیعی و غیرطبیعی، توجه هرچه بیشتر به مسائل این مناطق و خصوصاً سالمندان بیشتر احساس میگردد.
دکتر محمودی در ادامه خاطرنشان کرد: ازنظر نسبت جوانی جمعیت شهری ایران در مناطق حاشیهای ازنظر کمی وضعیت مطلوبی دارد. شهرهای حاشیه کشور با پدیده جوانی جمعیت روبهرو بوده و در مرکز و خصوصاً کلانشهرهای بزرگ جمعیت شهری سالخورده شدهاند. در ارتباط با نسبت جنسی، جمعیت شهری ایران با یک عدم تعادل نسبی فضایی مواجهه میباشد که چندان شدید نیست ولی در آینده میتواند یک مشکل اساسی باشد.
مختصص برنامه ریزی روستایی در ادامه با اشاره به بحث مهاجرت روستاییان به شهرها به ویژه کلان شهرها، یادآوری کرد: مهاجرتها برای اشتغال در گروههای جوان تعادل نسبت جنسی را به هم میزند. مشکلی که تقریباً در شهرهای بزرگ و کوچک بهطور نامحسوسی قابلدرک میباشد. شاخص بار تکفل در جمعیت شهری ایران، نشان میدهد، شهرهای حاشیه کشور از بارتکفل بالاتری برخوردار میباشند و این امر به دلیل بالا بودن نرخ باروری عمومی و زادوولد نسبت به شهرهای مرکزی میباشد. این شاخص نیز سالمندی جمعیت در شهرهای ایران مرکزی و خصوصاً کلانشهرها را تائید میکند. بالا بودن میزان زادوولد و جوانی جمعیت شاخص نسبت حمایت بالقوه را در جمعیت شهری در مناطق حاشیه کشور، مثبت ارزیابی کرده است. به این معنی که سالمندان در مناطق شهری در حاشیه کشور از حمایت مادی و معنوی بیشتر در آینده برخوردار خواهند بود. بهطوریکه در برخی از شهرها این مقدار به ۶۳ نفر میرسد؛ یعنی یک سالمند از حمایت ۶۳ نفر از بستگان برخوردار خواهد بود. این در حالی است که در مناطق شهری بزرگ این مقدار حدوداً تا ۲ نفر کاهش مییابد. نسبت بارور عمومی در جمعیت شهری ایران حاکی از برتری با مناطق شهری در حاشیه کشور است. این مناطق هرچند از نسبت بالایی در ارتباط با این شاخص برخوردار بوده ولی با توجه به ساختار شهری و نسبت تراکم جمعیت چندان قابلتوجه نبوده و نمیتواند امیدبخش باشد؛ زیرا کلانشهرها و هستههای تراکمی جمعیت شهری ایران در مناطق داخلی کشور بخصوص در پهنه شمالی متمرکز بوده و زادآوری در آنها بسیار پایین است و این یعنی حرکت جمعیت شهرهای بزرگ به سمت پیر شدن و سالخوردگی.
دکتر محمودی در انتها با ابراز نگرانی اعلام کرد: درمجموع و با توجه به بررسی وضع سالخوردگی جمعیت شهری در ایران مشخص شد که جمعیت مناطق شهری در نواحی داخلی ایران سالخوردهتر از مناطق حاشیهای آن است؛ و اینزمانی نگرانکنندهتر است که بدانیم کلانشهرها و هستههای پرتراکم جمعیتی ایران در این پهنه جغرافیایی وجود دارند.
دانش آموخته رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه تهران در خاتمه این گفت و گو با اشاره به اهمیت مطالعه علمی وضعیت جمعیت و گروه های سنی در کشور به ویژه شهرهای بزرگ تاکید کرد: ازآنجاییکه شهرها امروزه با بحرانهای مختلفی روبهرو بوده، شناخت گروههای مختلف ساکن در شهرها، زمینه را بری اتخاذ تصمیمهای درست و بهموقع فراهم مینماید. سالخوردگی در جمعیت شهری بهتدریج آغازشده و ایران پنجره طلایی جمعیت را گذرانده و در حال ورود به سالخوردگی است. جمعیت سالخورده شهری همواره در معرض انواع آسیبهای طبیعی و انسانی است که نیازمند تدابیری درست و بهموقع میباشد. شهرها همواره بر بستری از ریسکها آرمیدهاند. ریسکها اگر کنترل نشوند، تبدیل به خطر و خطرات سرآغاز بحرانها میباشند. درنتیجه باید شهرها را با توجه به ویژگی ساکنین آن مطالعه و برنامهریزی کرد.